• وبلاگ : گاه نوشت
  • يادداشت : تاب دل بي تاب
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حيدري 
    سلام هيييييييييي
    نه داداشمون به اينترنت دسترسي داره نه ابجيمون تک افتاديم توي اين فضاي مجازي....
    خب که چي انقدر تعريف ميکنيد، فروتني خيلي خوبه بعدشم متن بايد جوري باشه که اگه يه آدم کم سواد وارد شد بتونه درک کنه و بخونه نه مثل متنهاي شما که آدم سرگيجه بگيره بعله حقوق ديگران ،بعله خانم مدير،بععععععععععععععععله
    پاسخ

    به به سلام!رخ مي بندم مي رم ها
    + مهدي 
    ميگن مولانا هم اينجوري بوده، توي حال و هوايي ميرفته و چيزهايي ميگفته. نوچه هاش مينوشتن و بعد که اومد زمين (به قول شما آوار مي شود کل زمين و ...) بهش نشون ميدادند و خودش هم سر در نمي آورده چي چي گفته! (با اندکي تلخيص و دست برد)

    ولي خدايي ازين بستان که بودي ما را چه تحفه کرامت کردي؟ نکنه تو هم به خاطر داشتي که چون به درخت گل رسي دامني پر کني هديه اصحاب را، چون برسيدي بوي گلت چنان مست کرد که دامنت از دست برفت. (با تشکر از جناب سعدي)

    علي اي حال، حال خوشمان آرزوست.

    ارادت
    پاسخ

    خودتي:)
    + مهدي 
    چند باري خوندم تا فهميدم. براي نوشتن هم چند باري شروع كردم و پاك كردم. خيلي خوب مي نويسي. نميدونم كي نويسنده شدي مثل اينكه وقتي همه خواب بوديم. يا شايد من خواب بودم. هر چه هست خوب و عالي است.

    يك نكته بي مزه: مطلبي ميخوندم راجع به محتواي ديجيتال فارسي و اينكه نسبت به انگليسي كمتره و لازمه و از اين حرفا. خوبه كه هم تواناييش رو داري و هم ايده. اين شما و اين محتوا!
    پاسخ

    اسباب زحمت شديم برادر خودمم گاهي وقتا نمي فهمم خيلي تلاش نکن:))راجع به خواب هم ديگه با من شوخي نکن. خواب قبل از همه، بيداري بعد از همه:))